ددی ‌

ساخت وبلاگ
برای ماه دیگه ۴ روز درخواست آف دادم ..دو روز اول ماه و دو روز آخر ماه روز تولدم ! گرچه برنامه ای براش ندارم ، اما همش دارم فکر میکنم روزهای آخر دهه سوم زندگیم رو باید چه جوری سپری کنم و چیکار کنم که بعداً پشیمون نشم ... هیچ برنامه ای ندارم ..هیچی به ذهنم نمی رسه .. + نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 52 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1402 ساعت: 15:25

نشد بیایی عاقبت نشد برای عاشقت خطر کنی ... ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1402 ساعت: 15:25

شناخت مردها اصلا کار دشواری نیست ... موجودات ساده ای هستند ! در مواجه با یک زن تمنای بغل کردن و رابطه جنسی دارند ، اما اینکه از روی هوس هست یا از روی عشق و دوست داشتن دو موضوع کاملا جداست ...دیشب ، نصف شب افروز بهم پیام داده که چند روز پیش با دوس پسرش رابطه داشته و قرص اورژانسی مصرف کرده ، نگران بود شرح اول تا آخر رابطه رو با ریز جزئیات برام گفت و خب مدام می‌گفت ببخشید که اینو میگم ، این کار رو هم انجام داد ، اون کار رو هم انجام داد ..‌‌ می‌گفت باردار بشم خودم رو میکشم ... ته حرفاش نوشت بره گم شه اشغال عوضی ،‌ حرومزاده فلان فلان شده ! وظیفه من قطعا قضاوت نبود ، به من چه ؟! من در حدی که لازم بود راهنماییش کردم و ارومش کردم اما می‌خوام بگم مردها در تمنای به آغوش کشیدن یک زن دو گروه هستند ، گروه اول صرفا جهت رفع غریزه جنسی خودشون هست و به اصطلاح بکن در رو هستند ... اینا یه مشت حیوونن ، شکی هم درش ندارم . این نشد میرن با یکی دیگه همبستر میشن کارشونم که تموم شد خدانگهدار اما گروه دوم خیلی فرق میکنند ، در حسرت به آغوش کشیدن معشوقه خود هستند ..من گروه دوم رو خیلی دوست دارم .. وبلاگ هایی رو میخونم که عاشقانه در مورد معشوق خودشون می‌نویسن که چه جوری در حسرت گرفتن دست های معشوق و بوسیدنش و به آغوش کشیدنش هستند و از حس نابشون مینویسند ! من لذت میبرم واقعا وقتی همچین نوشته هایی رو میخونم ...نمی دونم باید چه جوری در موردشون بنویسم ، اما دلم واقعا براشون میسوزه ، دلم برای احساس پاکشون میسوزه ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1402 ساعت: 15:25

دلم برای دوران دانشجوییم تنگ شده ..دوران دانشجویی که فقط چند ترم محدود به دانشگاه بود بعدش که بالین شروع شد از این بیمارستان به اون بیمارستان ، از این درمونگاه به اون درمونگاه ، از این مرکز بهداشت به اون مرکز بهداشت .. از خمینی شهر به نجف آباد ، از نجف آباد به اصفهان ، از اصفهان به داران ... از داران به ... آهان الان که فکر میکنم من داران نرفتم ، یعنی زیر بار اینکه برم داران نرفتم ! ترجیح دادم حدود ۴۰ روز تو این بیمارستانی ک الان هستم بگذرونم تا اینکه برم داران ...خلاصه کف شهر بودیم ، هر روز یه جای شهر ، یه گوشه شهر !رشته هایی که بالین دارند واقعا دوران دانشجویی قشنگ و لذت بخشی دارند ، البته سخت ! ولی قشنگی هاش سختی هاش رو شیرین می‌کنه :-) من واقعا حس نکردم دوران دانشجویی رو دارم میگذرونم ، انگار که جز عمر من محسوب نمیشد ! یعنی انقد که تو این مدت طرحم اذیت شدم و حس غربت و تنهایی و افسردگی کردم ، تو دوران دانشجوییم هرگز این حس هارو نداشتم ...تو هر بخشی یه اتاق رو اختصاص میدادیم به اتاق آرایش و رقص :-)))) کلا من هر جا باشم رقص اونجا هست ! تایم استراحت همو آرایش میکردیم ، می رقصیدیم ، می‌خندیدیم ، مسخره بازی درمیاوردیم ، روزایی که مسافت دور بود مثلا می‌خواستیم بریم خمینی شهر یا نجف آباد چون بیرون از شهر بودند اگه ماشین خودمون بود که کلا تا مقصد بزن و برقص بود ، اگه اسنپ بود رز همیشه یه سیم همراهش بود به راننده میداد می‌گفت اینو وصل کنید به ضبط ماشین و ماشین میترکید یهو :-)))) جالب اینجا بود بقیه ماشین هام با دیدن شادی ما ، ماشیناشونو میچسبودن به ماشین ما اونام در شادی ما شریک میشدن :-))))هر شب قرار میذاشتیم فردا بعد بیمارستان یا درمانگاه کجا بریم ... کدوم کافه ، کدوم رستوران . ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 14:28

هوا یه جوووووری خنک شده که دیگه شب ها کولر نیاز نیست و خاموشش میکنم پنجره ها رو باز میکنم و تا صبح باد میوزه ، نسیم خنک میاد و صدای تکون خوردن شاخ و برگ درخت ها ...اینکه باد میاد و من خنکم میشه خیلی حس خوبیه :-))) کاش میشد به این هوا تافت بزنیم همینجوری به همین خنکی و خوبی بمونه + نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم مرداد ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 46 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 14:28

آقا میلاد آدرس وبت رو ندارم .. اما خب اینجا می‌نویسم !نوشتن که از خدام باشه که باهاش رل بزنم ! برنامه نویس هستند از پایتخت ..گیریم که من قبول کردم و رفتیم تلگرام برای شروع دوستی که اینجوری شروع بشه :سلامسلام ،خوبی ؟!مرسی تو خوبی ؟!منم خوبم ، اصل میدی ؟!من صحرا ، بوق ساله ، تحصیلات بوووق ، شغل بووووقمنم میلاد از تهران و برنامه نویس و سن ... و ....عه چه خوب ، در مورد کارت بیشتر توضیح میدی ؟!اره ، ولی اول عکستو بفرستقدی یا نیم قدی ؟!و ....خب از اینجا به بعد دو حالت داره ، یا میپسندیم و ادامه می‌دیم یا نمی پسندیم و ادامه نمیدیم ...حالت اول ، مکالمه ادامه پیدا می‌کنه .. عشق و عاشقی های لانگ دیستنس صورت میگیره ، وابستگی های لانگ دیستنس ! از اونایی که مدام چشمت به گوشیه که یه پیام بیاد واست .. یا گوشیت زنگ بخوره اسمش رو روی گوشیت ببینی ! اما در حسرت گرفتن دست هاش ، در حسرت بوسیدن واقعیش نه پشت گوشی ، در حسرت زل زدن تو چشماش نه زل زدن به صفحه گوشی !لانگ دیستنس یعنی تو به خیال خودت رابطه داری و درگیر اعصاب خوردی های واقعی رابطه هستی اما عملا رابطه ای نداری یعنی مزایای یک رابطه شامل حالت نمیشه ... حالا بعدش چی بشه من برم تهران اون بیاد اینجا بعد ۶ ماه همو ببینیم بگیم عه ، این مدت تو بودی هر روزی پی‌ پی میکردی تو اعصاب من ؟! ::-)))))حالا اگه طرفین آدمای خوب باشند و به هم وفادار بمونن ، نه اینکه طرف بگه لانگ دیستنسه دیگه ، نیستش که ، اونو که خوابوندم تو آب نمک برم پی یکی که در دسترس تر هست و تو شهر خودمه و این صحبت ها ...خب که چی ؟!عاقا ، حضرات ، روابط لانگ دیستنس به درد نمیخوره !رابطه باید کنار هم باشی ، با فاصله نهایت چند تا خیابون اونورتر .. کاملا در دسترس ! از یه شهر !رابطه رو باید ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 47 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 14:28

کلمه « باشه » واقعا کاربردیه

از بحث کردن میگذره

از تلاش کردن اضافی میگذره

توضیح نمی‌ده

میگه بیا این « حق » مال تو

برو باهاش هر کاری میخوای بکن

من حوصله ندارم ..‌.

+ نوشته شده در دوشنبه نهم مرداد ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  | 

ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1402 ساعت: 22:53

اون کیه که ساعت ۱۳:۴۵ ظهرتو ظل گرما ، وقتی آفتاب عمود میتابه بهمون و داریم ذوب میشیم ، می‌ره میشینه وسط خیابون بوعلی و چایی داااااااااااااااااااغ سفارش میده ؟! :-))))))اون کیه ؟!قطعا من ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1402 ساعت: 22:53

فردا و پس فردا تعطیله ؟!وزارت بهداشت پیشنهادش رو داده ؟!بابا دمشون گرم :-)این پیشنهاد وزارت بهداشت به درد همه میخوره الا کادر درمان خودش :-)الان که داره آتیش میباره ، اگه سنگ هم بباره ما باید بریم :-/فقط تنها تفاوتش اینه که تو کار من روزای اینچنینی مریضای الکتیو کمترند :-)البته اینجا هوا خوبه ، تو اوج گرماش هم میشه یه نسیم خنکی رو حس کرد که جیگر آدم حال بیاد :-) عوضش از ماه دیگه یهو وارد زمستون میشیم ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 48 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1402 ساعت: 22:53

یه وقتایی یه کارایی میکنم که نوش دارو بعد مرگ سهراب هست ...اما دله دیگه ، نمی‌فهمه !به جایی رسیدم تو زندگیم که دیگه چیز زیادی از خدا نمی خوام ! نه اینکه به آرزوهام رسیده باشم ، نه ! اتفاقا چون یه عمر تلاش کردم و نرسیدم و دیگه ذوقی ندارم و حتی حوصله ای میگم بیخیال همشون ...حتی وقتی به کسی ، چیزی کمک میکنم ، صرفا اون لحظه کمک کردم ، نه برای حاجت خاصی ، نه برای آرزوی خاصی ...نا امید نیستم ، دلم نمی خواد باشماما هر چیزی یه دوره ای داره ، زمانی داره .. از وقتش که میگذره دیگه نسبت بهش بی حس میشی .. میگی یه عمر بهش نرسیدم ، نداشتمش ، چی شد ؟! از الان به بعدم دیگه مهم نیست داشته باشم یا نه ، بهش برسم یا نه ، حاجتم روا بشه یا نه ...تو یه سنی انگار آدم بی حس میشه نسبت به هر حسی !شد شد ، نشد به درک !انقد نداشتن ها ، نرسیدن ها ، خواستن ها و نشدن ها تو زندگی تکرار میشه که بی حس میشی ...+ چه سود از شرح آن دیوانگی ها ، بی قراری ها ؟! + نوشته شده در شنبه سی و یکم تیر ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 7:51

بعضی ها ، با اسم دین کارهایی کردند که مردم دیگه دین زده شدند !

مردم دیگه نه به ماه رمضون اعتقادی دارند

نه به محرم و صفر و عزاداری ....

حرفی هم زده میشه مردم میگن اعتقاداتتون رو برای خودتون نگه دارید !

دین زده شدند ، حق دارند ‌‌‌‌ !

+ نوشته شده در شنبه سی و یکم تیر ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  | 

ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 7:51

لواشک هایی که درست کردمبسیییییییار خوشمزه شدند !هنوز کامله کامل خشک نشدند ، چون تو هر ظرف یه کم زیاد ریختم ، ضخیم شدند .. اما خوششمزه اش :-)لواشکی که ترکیب چند میوه باشه مزه اش فوق العاده میشه :-)+ راستی امروز پنجمین ماه کاریم تموم شد ، از فردا وارد ششمین ماه کاریم میشم :-))) + نوشته شده در شنبه سی و یکم تیر ۱۴۰۲ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 7:51